انگل شناسی تخصصی
فیلاریا: کرم های موجود در خانواده انکوسریده بالغ این کرم ها در خون و مایعات میان بافتی یا حفرات بدن بسیاری از مهره داران زندگی میکنند.
Exoda (اکسودا): ترشح التهابی و تراوش آماسی
لپتوسپیروز: بیماریی که در انمسان و حیوانات اهلی مانند گاو و سگ در اثر آلودگی ناشی از اسپیروکت ها ایجاد میشود.
اسپیروکت ها: جنسی ازباکتری های گرم منفی،متحرک،قابل انعطاف و فنری شکل که درلجن آبهای شیرین یا دریا یافت میشود.
همولیز: تخریب یا شکسته شدن غشای گلبول قرمز و آزاد شدن هموگلوبین آن به پلاسما.
مننژیت: التهاب پرده مننژ مغز.
لکوسیت: گلبول سفید.
نایسریا: جنسی از باکتریهای هوازی تا بی هوازی اختیاری که در پرده مخاطی جانوران یافت میشود وکه به شکل کوکسی و گرم منفی میباشد.
نگروزین: برای رنگ آمیزی استفاده میشود. (رنگ مشکی)
مجرای ماگنوم: حفره بین دو مندیل پس سری.
آنسفالیت: تورم مغز.
کریپتوکوکوس: جنسی از قارچ های خانواده کریپتو کوکاسه. گونه این قارچ ها از گیاهان مختلف، آب دریا، خاک، هوا، دستگاه تنفسی انسان و شیر گاو های مبتلا به ورم پستان جدا کرده اند. این قارچ ها دارای شکل کروی و پلی ساکاید های موکوییدی است.
نگروزیس: تخریب و مرگ موضعی درارگانیسم زنده.
میکروفلور: میکروارگانیسم هایی که در محیط خاصی وجود دارند.
سانتریوفوژ: دستگاهی برای جدا کردن ذرات موجود در یک مایع.
برونش ها: مجاری هوایی ریه.
کونژونکتیویت: تورم پرده ماتحمه چشم که ممکن است در اثر عوامل میکروبی باشد.
کورتکس: بخش قشری عضو.
کوکسیلا: یکی از جنس های خانواده ریکتریا.باکتری های این خانواده انگل های داخل بافت های زنده هستند بیماری تب کیو(Q)در اثر کوکسیلا بورتنی ایجاد میشود.
PAS گروکات و یا GMS: دو روش برای نشان دادن قارچ ها.
Mac conky agar: محیطی برای جداسازی سالمونا و شیگلا از مدفوع.
شانکر: جراحت اولیه درسفلیس 10تا30روز بعد از عفونت به صورت قرمز سفت و مرکز آن به شکل زخم در می آید.
اجسام نگری: اجسام اسیدوفیلیک و درون سیتوپلاسمی که در سلول های عصبی آلوده به ویروس تشکیل میشود.
شاربن: بیماری سیاه زخم.
کورینه باکتریوم: جنسی از باکتری های گرم مثبت، بی هوازی اختیاری و غیر هاگزا و غیر اسیدفست باسیل شکل معمولا غیر متحرک شامل دوگونه:
1)گونه آلوده کننده برای انسان و حیوان.
2)گونه آلوده کننده برای گیاهان.
کرونژگه:جفت شده یا الحاق یافته.
سروتیپ یا سروار: نوعی عامل بیماری زا که از نظر آنتی ژنی با سایر انواع موجود در گروه متفاوت است.
اسیدوز: کاهش سطح بی کربنات مایع خارج سلولی و قرار گرفتنPH در محدوده اسیدی.
انتروتوکسمی: به آن بیماری پر خوری یا قلوه نرمی نیز میگویند که عامل آن فلورهای طبیعی دیواره روده است.
سپتی سمی: عفونی شدن خون.
کلی باسیلوزی: نوعی بیماری عفونی در طیور که احتمالا باکتریی به اسم اشریشیاکولی عامل آن است.
آبگوشت تتراتیونات: محیطی حاوی پپتون نمک های صفراوی، تیوسولفات سدیم و کربنات کلسیم است.
پپتون: محصول قابل حل که در اثر هیدرولیز پروتئین بدست می آید و در محیط های کشت باکتری ها مصرف میشود.
اسمیر: گسترش تهیه شده بر روی لام.
سافرانین: رنگ آزین
آداپتاسیون: سازگاری از طریق عادت پذیری.
بافر: مقاوم در مقابل تغییرPH با افزودن یا کاهش.
هیستوپاتولوژی: آسیب شناسی بافتی.
سواپ: وسیله ای برای برداشتن مایع از محل های کشت.
سالمونلوز: آلودگی ناشی از باکتری های جنس سالمونا.
سالمونلا: جنسی از باکتری های هوازی تا بی هوازی اختیاری گرم منفی، میله ای شکل، متحرک یا فاقد حرکت، از خانواده آنتروباکتریاسه و عمدتا در روده انسان و حیوان.
باسیل ها: باکتری های میله ای شکل.
سالین: محصول نمکی.
درماتیت: التهاب پوستی.
اگسوداتیو: ترشحی، تراوشی.
کلستریدیوم: باکتری های باسیلی گرم مثبت و بی هوازی که عمدتا در خاک و بعدا در دستگاه گوارش وهاگزا
ساپروفیت: ارگانیسمی که بر روی مواد ارگانیک مرده گیاهان و یا حیوانات رشد میکند.
آنتی سرم: سرم حاوی آنتی بادی های ضد یک آنتی ژن.
آسکورسیک اسید: گاهی به عنوان عامل تلقیح کننده در محیط های کشت به کار میرود.
سپتیک: آلودگی بافت با عامل بیماریزا همراه با علائم همراه با عفونت میکروبی.
آسپرژیلوس: جنسی از قارچ های راسته مولنی لیالها که گونه های آن شامل پاتوژن های فرصت طلب و قارچ های ساپروفیت است.
شیگلوز: اسهال خونی ناشی از باکتری شیگلوز.
لوپ: وسیله ای در باکتری شناسی و قارچ شناسی برای تلقیح به کار میرود.
شیگلا: جنسی از باکتری های گرم منفی از خانواده آنتریو باکتریاسه. گونه های این جنس در انسان و دیگر پریمات ها بیماری زایند. دیگر حیوانات در مقابل آن مقاومت طبیعی دارند.
تریپانوزوما: جنسی از تک یاخته های انگلی تاژکدار از خانواده تریپانوزماتیده
تریپانوزوم: هریک از اجزای جنس تریپانوزوما.
انتروباکتریاسه: خانواده ای از باکتری های هوازی و بی هوازی اختیاری غیرهاگ گذار شامل باسیل های گرم منفی.مسکن طبیعی آنها روده انسان و حیوان است و شامل جنس های: اشریشیا، شیگلا، سالمونلا، آنتروباکتر،کلبسیا
آنتروموناس: دسته ای از پروتوزئرهای تاژکدار که یکی از گونه های آن به عنوان عامل غیر بیماری زا در روده بزرگ انسان یافت میشود.
آنتروتوکسین: هر توکسین چنانچه بلعیده یا وارد روده شود به وسیله یاخته های روده جذب و بر روی فعالیت مخاط آن اثر می گذارد.
آنتروتوکسمی: نوعی بیماری حاد و فوق العاده کشنده در گوسفند و گاو که در اثر سموم ناشی از انواع گوناگون کلستریدیوم پرفرینجس در روده ایجاد میشود.
ژیاردیا: جنسی از تک یاخته های تاژکدار انگلیکه در روده به سر میبرند.
تریکوموناس: جنسی از تک یاخته های تاژکدار که انگل انسان و حیوان است.
اووسیت: تخمک.
ترفوزوئیت: یاخته ای که میتواند تغذیه کند.(مرحله تغذیه از چرخه برخی از تک یاخته ها)
دیروفیلاریا: جنسی از فیلاریا (خانواده انکوسریده) گونه های این جنس معمولا در پستانداران دیده میشود.
ایمتیس: گونه ای از کرم های فیلاریای سگ و گوشت خواران.
فیلاریا: کرم های موجود در خانواده انکوسریده.
دیاپدز: عبور خون یا هریک از سلول های خونی از بین دیواره سالم رگ های خونی.
دکسترین: مخلوطی از الیگوساکاریدها که در اثر هیدرولیز اسید یا آنزیمی نشاسته تولید میشود.
اکیموزیس: خونمردگی.
کولیفورم: نام عمومی ای که در برگیرنده باسیل های گرم منفی موجود در روده که عبارت اند از: اشریشیا، ادواردسیلا, سیتروباکتر,کلبسیلا
کولیفاژ: هریک از باکتریوفاژهایی که باعث آلودگی اشریشیاکلی میشوند.
Granulomatous: تومور دانه ای شکل. دانه دار شدن.
گاستروآنتریت: تورم معده و روده.
گانگرن: مرگ عضو ناشی از انسداد، حذف یا توقف جریان خون.
بافت مزانشیمی: بافت مخاطی.
اتولیز: از بین رفتن سلول ها و بافت های بدن به وسیله آنزیم های داخلی بدن.
Hip joint: مفصل بین ران و خاصره.
پرولیفراتیو: تکثیر، جوانه زدن، رویش، قابل تکثیر.
Cervix: گردن رحم.
تریکوموتیاز: هر نوع بیماری که عامل آن تریکوموناس باشد.
تریکوموناس: تک یاخته تاژکی که انگل انسان و حیوان است.
کلاپس: جمع شدن.
Prolaps: بیرون زدگی غیر طبیعی یک اندام از جای خود.
نارکوتیک: مخدر، خواب آور.
لوبولاسیون: تقسیمات.
سیروز پورتال: التهاب شدید ورودی کبد.
کوشینگ: بیماری که بر اثر اختلال هورمونی است و علائمی چون چاقی و فشار خون بالاهورمون کورتیزول بالا باشد.
آدنوما: تومور خوش خیم با منشا بافت غددی.
هیپرپلازی: افزایش تکثیر سلولی.
سندروم نفروز: دفع پروتئین به دلیل آسیب غشای پایه گلومرول کلیه.
دیستمپر: نوعی بیماری واگیر و عمومی در سگ ها که در اثر ویروسی از جنس موبیلی ویروس و از خانواده پارامیکروزیده ایجاد میشود.
توکسو پلاسموز: عامل بیماری حاد و مزمن در انسان و حیوان که در اثر توکسوپلاسماگوندی ایجاد میشود. این بیماری ممکن است خفیف یا کشنده باشد. آلودگی انسان در اثر بلع اووسیت هاست.
هیستوپلاسموز: نوعی بیماری در انسان و حیوان که در اثر قارچ هیستوپلاسما کپسولانوم ایجاد میشود و در تمام دنیا وجود دارد. در اثر تنفس هاگهای قارچ ایجاد شده و در نوع ضعیف، علائم شبیه سرماخوردگی است. در نوع مزمن، جراحت های ریه باعث تب بزرگی کبد و طحال و لاغری همراه است.
آنوکسی: کمبود اکسیژن.
هیپوکسی: نبود اکسیژن.
واکسن پلی والان: واکسنی که مصرف آن باعث ایجاد ایمنی در برابر چند بیماری میشود.
استریکنین: آلکاسوئید بسیار قوی که برای مسموم کردن موش و جوندگان مضر به کار میرود.
کوفاکتور: یک ماده غیر پروتئینی که بخشی از یک آنزیم بوده و برای فعالیت کامل آنزیمی ضروری است.
سپتیسمی: عفونت عمومی مسمومیت خون که ناشی از وجود سموم در خون است.
فسفوریلاسیون: فسفات افزایی، واکنش شیمیایی که ضمن آن یک گروه فسفات وارد یک ترکیب آلی میشود.
آنمی: کمخونی.
اکسیداتیو: اکسایش (گرفتن بار مثبت یا هیدروژن)
اکسودای هموراژیک: ترشحات خونی.
پتشی: خونریزی نقطهای.
پارانازال: بالای بینی.
پاسترولاسه: خانوادهای از باکتریهای بیهوازی اختیاری فاقد هاگ، گرم منفی، دارای یاختههای کروی و میلهای و گاهی پلی مورف دارای جنسهای پاستورلا وآکتینوباسیلوس و هموفیلوس.
فتق مغابنی: بیرونزدگی یک عضو یا بخش داخلی به طرف دهانه حفرهای که موجود است.
مغابنی: کشاله ران.
ایسکمی: کمخونی موضعی.
کلستریدیومسپتیکوم: گونهای از کلستریدیومها در ورمهای کشنده حیوانات و جراحات سربازان جنگی دیده میشود. تولید اگزوتوکسین میکند که همولیتیک و مرگآر است.
کلستریدیوم بوتولینیوم: بهصورت گسترده در طبیعت هستند و باعث مسمومیت غذایی بهنام بوتولیسم میشوند.
کلستریدیوم ادماتینس : نام دیگر کلستریدیوم نووای است.
نوای: گونهای که شامل 3 نوع است:
A: قانقاریا در انسان.
B: قانقاریا در گاو.
C: قانقاریا در گاومیش.
کلستریدیومولشای: نام دیگر کلستریدیوم پرفیجنس است.
اسکار: دلمهای که برروی سوختگیهای پوست میشود.
ایزولاسیون: جدا ساختن یک ارگان از سایر (معمولا با کشت مکرر)
هموسیدرین: ترکیب پروتئینی حاوی اکسیدآهن.
کمخونی میکروستیک هیپرپلازی: کمخونی که با کمبود هموگلوبین باعث افزایش تعداد سلولها میشود.
کیست: کیسهای با جدارغشایی دارای ماده مایع یا نیمه جامد است که ممکن است یا طبیعی باشد.
آتروفی: کاهیدگی؛ تحلیل رفتن بافت یا عضوی که رشد بهتر داشته است.
آنزوتیک: رخ دادن دائمی یک بیماری در یک محل.
هیپرکراتوز: افزایش ضخامت و طبقهای خون و خشک شدن پوست و شاخی شدن آن به علت کاهش مقدار چربی
دژنره: فرسوده، تخریب.
پنومونی: (عفونت ریوی) التهاب بافت پارانشیم ریه که اغلب ناشی از عفونت است. مثل ذاتالریه.
احتقان ریوی: تجمع مایعات درون آلوئولها یا بینی که تنفس سریع و کم عمق را به دنبال دارد.
لوبول: لوب کوچک (تکه کوچک)
نکروز (مردن ): از بین رفتن وسیاه شدن بافت.
نکروز زینکر (فساد مومی): شکل تخریب شدید و شفاف و از بین رفتن ماهیچههای اسکلتی با عفونت شدید.
هیالینه: شفاف.
فراگمانتاسیون: قطعهقطعه شدن.
_is: التهاب.
Stetatis: التهاب بافت چربی.
Hepatosis dietetic: یک بیماری دژنراتیو در کبد خوک به علت کمبود ویتامین.(تورم غذایی کبد)
بیوپسی: نمونه برداری از بافت زنده.
دژنراتیو: فرساینده، تخریبی.
راشیتیسم: نرمی استخوان.
شفت:تنه.
کارتیلاژ: غضروف.
کوستوکندریال: دندهای-غضروفی.
کلاپس: روی هم افتادن.
پریوست: لایه خارجی استخوان.
پریوسیت: تورم ضریع استخوان.
آندوست: لایه داخلی استخوان.
اوسیفیکاسیون: استخوانی شدن.
کلسیفیکاسیون: آهکی شدن.
ایزوژنیک: همزاد.
کندروژنیک: غضروفساز.
مایکوتوکسین: سموم قاچی.
آفلاتوکسین: سموم قارچی که باعث سرطان میشوند.
نئوپلازی: تولید سلول دارای ژنتیک غیرطبیعی و ایجاد تومور و سرطان.
آفلاتوکسیکوز: بیماریای که عامل آن آفلاتوکسینها هستند و مهمترین عضو درگیر کبد است.
آنسفالومالاسی: نرمی مغز (کمبود ویتامینE که برای جلوگیری از اکسیداسیون مهم است)
هیپرپلازی: افزایش تعداد سلولها.
Fluorined: فلوئور.
گاستروآنتریت: ویروسی عفونی که باعث: اسهال، دردهای چنگهای و استفراغ میشود.
هیپوپلازی یا کم دشتاری : رشد ناکامل یک بافت یا عضو که به حالت کامل آن بافت یا عضو نمیرسد.
کمخونی آپلاستیک: کمخونیای که علاوه بر کاهش تولید گلوبولهای خون؛تولید دیگر سلولهای خون نیز کاهش مییابد (آپلازی)
اگزوستوزوم: نوعی تومور استخوانی خوشخیم.
سندرم: مجموعهای از علائم و نشانههای بیماری.
آمفیزم: نابودی پارانشیم ریوی که باعث از دست رفتن کشش و انقباض ریوی میشود.
اسپاسم: گرفتگی ممتدو غیر ارادی عضلات.
مننژیت: التهاب و عفونت پرده مننژ و مایع مغزی-نخاعی.
اپیتلیوم: بافت پوششی
متاپلازی: تبدیل یک نوع اپیتلیوم به نوع دیگری اپیتلیوم تحت شرایط غیر طبیعی.
برونکوپنومونی: عامل بیماریای که هم بافت ریه و هم مجاری تنفسی را درگیر کند.
اگزوفتالمی: جلو آمدگی کره چشم
کراتیت: التهاب قرنیه
دالتونیسم : کور رنگی
پتوزیس:افتادگی پلک
شیستوزما می تواند از راه پوست وارد شود.ولی چه اتفاقی می افتد که آنها تبدیل به متاسرکر نمی شوند؟؟؟